کیارش جووونکیارش جووون، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

دنیای زیبای ما

آبان و آذر 1394

1394/10/13 16:14
نویسنده : مامان
540 بازدید
اشتراک گذاری

فرزندم

هیچ واژهایی راوی آن لحضه که تو آمدی نیست فرزندم بالاتر از من باش بر شانه هایم بایست ودنیا را تماشا کن

ما هم عصر هستیم ولی هم نسل نه پس باید بدنبال زبانی مشترک باشیم  زبان محبت.....شیرین است که میبینم چقدر آسوده مهربان را آموختی....

وقتی تو غمگین می شوی تمام زندگیم به لرزه در می آید

یادم نمیرود که این روزهای کودکیت به سرعت میگذرد پس دستهایت را هر روز در دستهایم میگیرم وتمام تنت را می بویم

 

اولین اردوی کیارش جون

یه روز پر از استرس واسه من و بابا جون آخه تاحالا تنها جایی نرفته بودی ساعت هفت و نیم بردمت مدرسه و ساعت  هشت اتوبوس اومد دنبالتون و رفتین اردوگاه فاطمه زهرا که تو بلوار معلم بود رفتین دست خاله طیبه و خاله صفورا و..درد نکنه خیلی بهتون خوش گذشته بود میگفتی که تمام راه با دوستات دست میزدینو شعر میخوندین هوراقلب

 

شعرهای آبان ماه مهد

کربلا:

حسین عزیز دلها وقتی رسید کربلا

گفت اگه بمیرم صلح نمی پذیرم

آمده ام به کربلا زنده کنم دین خدا

خوبیها رو جدا کنم صلح و صفا به پا کنم

آمده فدا کنم علی اصغرم را

سه ساله دخترم را قاسم و اکبرم را

سوره ی حمد

به نام پاک یزدان بخشنده ی مهربان

حمد و سپاس و ثنا فقط برای خدا

مالک روز جزا همان خدای یکتا

ای که جانها فدایت مارا نما هدایت

به راه پاک یزدان نه راه پست شیطان

سوره ی ناس

آهای آهای بچه ها در این سوره ی زیبا

پیامبرم یکسره به او پناه میبره

از شر هر وسوسه شیطنت و دسیسه

وسوسه های شیطان درون قلب انسان

شیطانی که این همه در کمین آدمه

ما از شیطان رجیم به حق پناه میبریم

کتری آب جوش:

کتری آب جوشم قل قل دارم میجوشم

وقتی که داغ داغم هیچوقت نیاین سراغم

این کار کار مامانه مامان مهربانه

خانواده:

مامان جون من چه مهربونه دوسش دارم خیلی زیاد خودش میدونه

یه شاخه گل هدیه ی ما برای مادر اون که بفکر بچه هاست از همه بیشتر

بابای خوبم چراغ خونست دستای گرم اون برام به آشیونست

یه شاخه گل هدیه ی ما برای باباست اون که همیشه سایه اش روی سر ماست

داداش جون من لنگه نداره وقتی میاد برای من شادی میاره

یه شاخه گل هدیه ی ما برای داداش خدای خوب و مهربون مواظبش باش

خواهر خوبم چه نازنینه برای من فرشته ی روی زمینه

به شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر که خوب و مهربونه اون مثل یه مادر

ماهمه هستیم یه خوانواده خانه ایی داریم کوچیک و قشنگو ساده

هر کسی تو خونه ی خود دلخوشو شاده شکر خدا داده به ما یه خانواده

جملات انگلیسی:

هوا آفتابیه هوا ابریه  هوا بارونیه ناراحتم خوشحالم گرسنمه و ....

 

 

آذر

 

پاییز

پاییزه پاییزه برگ از درخت میریزه

هوا شده کمی سرد روی زمین پر برگ

دسته دسته کلاغها میرن به سوی باغها

همه باهم یک صدا غار غار غار

 

کبریت:

دویدم و دویدم به یه کبریت رسیدم

کبریتو خسته کردم هی بازو بسته کردم

کبریت به من اخم کرد دست منو زخم کرد

یه مار شدو نیشم زد با نیشش آتیشم زد

کبریتو خسته نکنین هی بازو بسته نکنین

کبریت بهت اخم میکنه دست تو رو زخم میکنه

ما میشه و نیش میزنه با نیشش آتیش میزنه

ایام هفته:

شنبه

یک شنبه

دوشنبه

سه شنبه

چهار شنبه

پنج شنبه

جمعه تعطیله

هفته هفت روزه آخرش یک امروزه

اگه خوش نباشی دلت میسوزه

فلق:

آهای آهای بچه ها در این سوره ی زیبا

پیامبرم یکسره به اون پناه میبره

از شر تاریکی ها وقتی میاد به هر جا

از شر هر فتنه گر جادوگرای کافر

از شر هر حسودی از هر بود و نبودی

خداست پناه همه هر چی بگم باز کمه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)