اردیبهشت تولد دوتا گل زندگی مامان
پسر گل مامان تولدت مبارک
.
مامانی خیلی دوست داشتم واست یه تولد توپ بگیرم ولی نشد اما قول قول که سال بعد
که بزرگتربشی واست بترکونم ............
..
ولی گل مامان من و بابا وشما حسابی شب تولدت با هم خوش گذروندیم تو هم خیلی خوشحال بودی از
فشفشه ها خیلی خوشت اومده بود صبح هم که از خواب پا شدی میگفتی مامان تولد میخوام قربونه اون
زبون شیرینت بشم من تا چند روز آهنگای تولدتو گوش میدادی
این کادوی بابا میلاد
گل مامان خیلی با کادوهات بازی کردی و از همشون خوشت اومد اسکوتری که عمو میعاد واست خریدم
که اینقدر دوست داری که به هیچ کسی نمیدی بهش دست بزنه ماشین کنترلیتو هم که محمد رضا
واست آورد خیلی دوست داری همینطور لباسایی که واست کادو آوردن و...............
اینم کادوی مامان حوریه فکر نمیکردم اینقدر لگو دوست داشته باشی وگرنه زودتر واسه پسرم میخریدم
اینا اولین ساخته هات بدون کمک مامان حوریه
بقیه عکسای گلمو بعدن میگذارم
پسر نازم وقتی رفتیم مشهد و برگشتیم تو همش جلوی ماشین وایستاده بودی و بیرونو نگاه
میکردی..............
تا نفس در سینه هست به تو تکیه میکنمای تکیه گاه من
میلادم تولدت مبارک
اینجا حسابی خوشحال بودی چون با گریه خودتو به اتوبوسی که میخواستی رسوندی
نمیخواستیم بخریم چون زیادی جنسش بد بود و گرون آخه از جای حرم خریدیش
اینم یه عکس پر از خاطره تو یه شب سرد توی پارک ملت که رفتیم شامو پارک بخوریم و ناناز مامانم بازی کنه داشتی سرسره بازی میکردی که یهو فواره ها و چراغاشون که خیلی قشنگ بودن خاموش روشن شدن تو هم که خیلی خوشت آمده بود سریع دویدی زیرشون حسابی خودتو زیر فواره ها خیس کردی
ولی خدا روشکر سرما نخوردی
دونه ی بادومم دیگه بزرگ شدیو شیر نمیخوری صبح جمعه به کمک مامان زیبا و سس قرمز
شیر خوردنت واسه روزا تعطیل شد یه هفته بعدشم که رفتیم مشهدو برگشتیم دیگه شبام بهت شیر
ندادم فقط روز اول عصر یکم بیتابی کردیو به بابا میگفتی برو واسه مامان آمپول بخر خوب بشه قربون
دل مهربونت بشم مون
خیلی دلم واست می سوخت که بدون شیر آروم و ناز میخوابیدی چهرت خیلی معصوم میشد