تیر 92

قبلا نگران بودم که این همه اسباب بازی داری اما چرا باهاشون بازی نمیکنی اما الان علاقه زیادی به

اسباب بازی هات پیدا کردی روزی هــــــــــــــــــــــــــــــــــــزار بار اسباب بازی هاتو از اتاقت میاری جلوی

تلوزیون میریزیو باهاشون بازی میکنی منم هــــــــــــــــزار بار جمعشون میکنمومیگذارمشون تو اتاقت

این روزا همه بیشتر متوجه بزرگ شدنت میشن منم هر روز با خودم میگم چقدر زمان داره زود میگذره

نمیدونم دلتنگ روزایی باشم که تند تند دارن تموم میشن و با گذشتشون کودکیت داره کم کم تموم

میشه یاتشنه روزایی که تو با شروع هر کدومشون کلی چیزای جدید یاد میگیری و بزرگ میشی

پرنـــــــــــــسم کلی داره سعی میکنه بازی با اسکوترشو یاد بگیر یه کوچولو هم وارد شده

خدایا هزاران بار شکر که یک مادرم نمیدانم چگونه لذت این همه

عشق را بیان کنم

شعرای جدید شاهزاده کوچولو:

بره آوازه خوان

ترانه کیارش اصل ترانه

گفته که گلگ اشتی گفته که گرگ دشتی

پی عذا می ا پی غذا می گشتی

منو گذاشته ایجا تا بخوری تو تهـــــا منو گذاشته اینجا تا یخوری تو تنها

حسنی نگو یه دسته گل

حسنی نگو یه دسته گل ترو تمیزو موگلو مگول

دیگه چی میخوای

حسنی میای با هم دیگه بریم حموم

نه نمیام نه نمیام

پیش امه تمیزم اما تو چی موی سیاه ناخون دراز واه واه واه

حسنی میای با همدیگه بازی کنیم

صبح که از خواب پا شدیو عمو و زن عمو رودیدی از خوشحالی از اتاق خواب بیرون نمیامدی و فقط میگفتی

بذار آب بخورم 2لیوان آب خوردی

نفس مامان بعد از خورد غذا یه انبه 2لیوان شیر کاکائو دستتو گذاشته بودی رو شکمتو میگفتی گلوم

درد میکه

الهی من بمیـــــــــــــــــــــــــــرم واسه اون زبون

اینم عکسای موش مامان تو استخرش که بابا میلاد وعمو مسعود زحمت آب کردنشو کشیدن و کیا جونم

با عمو رفت آب بازی

اینجا گفتی آخـــــــــــــــــــــــــــــــیش بعدشم دراز کشیدی

یه روز خوب واسه کیارش

کیارشم وقتی این پست رو میبنی میگی:مامان حوریه ماشینا از تو حموم کجا میرن........میگی مامان

میفتن رو کیارش کیارش خونی میشه...............

الهی مامان به قربون اون زبونت بـــــــــــــــــــــــــــره

دیروز حلقه رو برداشته بودی و وسطش وامیستادی وخود حلقه رو با دستای کوچولوت دورت میچرخوندی

خیلی دوست داری این کارو یاد بگیری